داربي و پرسپوليس؛ آب روي آتش يا نفت روي آتش؟
90: تيمهايي مثل پرسپوليس و استقلال و بيشتر از استقلال، خود پرسپوليس اگر حاشيههاي پيدا و پنهان نداشته باشند، باعث تعجب است بين محبوبيت و توجه بسيار و حاشيهها رابطهاي مستقيم وجود دارد. چيزي مثل همان ضربالمثل قديمي كه ميگويد: هر كه بامش بيش، برفش بيشتر!
تيمهايي مثل سپاهان هر قدر هم بزرگ شوند، هيچگاه مصائب امثال پرسپوليس و استقلال را ندارند. بسياري درگيريهاي آنها هيچگاه علني نميشود و اگر هم شود، دو روزه جمع ميشود چون جذابيت خود را براي پيگيري توسط رسانهها از دست ميدهد.
در مورد پرسپوليس اين طور است كه اگر مشكلي هم وجود نداشته باشد.
هيچكس باور نميكند و بعد تلاشها براي نزديك كردن پرسپوليس به باوري كه وجود دارد آغاز ميشود. يك جمله از اين، يك جمله از آن، يك گمانهزني و يك شنيده مواد لازم براي شروع يك درگيري يا حداقل قهر بين دو نفر است. يك روز رويانيان و پروين، روز ديگر...!
اين داستان سالهاست، ادامه دارد. محمد رويانيان پس از روزهاي سختي كه سال گذشته در پرسپوليس پشت سر گذاشت. انرژي و سرمايه زيادي صرف كرد تا پرسپوليس را نونوار كند. او به هواداران پرسپوليس قول داده بود كه يك پرسپوليس مدعي بسازد كه باعث سربلندي آنها شود. در اين باب موفق بود. تيم خوبي بست و كار دو سال را يك ساله انجام داد. اما فوتبال آن هم در جايي مثل پرسپوليس فقط بازيكن گرفتن نيست. براي اين كه نتيجه حاصل شود. بايد اتفاقات بسياري روي بدهد. بعضي از آنها در كنترل باشگاه قرار دارد و بعضي نه؟ بزرگترين مشكل پرسپوليس، فشارهاي رواني افكار عمومي و البته پتانسيلهاي موجود براي حاشيهسازي است. همين حالا بحثهايي مثل علي پروين، كانون پيشكسوتان، كميته فني چالشهاي پيش روي پرسپوليس هستند. حتي دستيار ايراني مانوئل كه اصلا به چشم نمي آمد، حالا براي خودش داستاني دارد.
نكته جالب توجه اين كه پرسپوليس آنقدر احياء شده است كه بر سر دستياري سرمربي خارجي دعوا به راه افتاده است.
در اين گيرو دار به نظر ميرسد، داربي بسيار سرنوشتساز خواهد بود. در واقع اين روزها بسياري براي اين كه سر و صدا به راه بيندازند يا اين كه سكوت كنند به نتايج پرسپوليس نگاه ميكنند. نياز به گفتن نيست كه بعضي براي حمله به رويانيان و مانوئل لحظهشماري ميكنند. بسياري روابط به موبند است با يك چالش جدي قطع ميشود. پرسپوليس در چنين فضايي به داربي نزديك ميشود. داربي كه ميتواند در حكم آب روي آتش باشد يا اين كه نفت بر آتش بريزد. در اين ميان البته ابزاري كه معمولا براي تحت فشار گذاشتن پرسپوليس به كار ميرود، هوادارانش هستند كه آيا باز هم هواداران پرسپوليس بازيچه خواهند شد.
شايد هم پرسپوليس داربي را برد و اصلا چنين فرصتي نداد. در اين ميان البته محمد رويانيان بايد مراقب باشد كه تيمش بيش از هر چيز به آرامش نياز دارد. به اين كه بازيكنان احساس كنند همه چيز عادي است. در چنين فضايي حداقل تصميمگيريها با عمق تاثير بسيار نياز است.
نظرات شما عزیزان: